تنها که میشوی انقدر زمین و زمان را بهم میبافی که بعد از اون دیگه نمیتونی اونها رو از هم جدا کنی.
دلم برای نوشته هاتون تنگ شده بودمثل همیشه کوتاه و پر معنی
دل به دل راه داره
به نظر من تنهایی آدم رو بیچاره میکنه .
نوشته هاتون خیلی قشنگن. در نوع خودشون منحر به فردن.راستش به اعتماد بنفستون حسودیم شد، کمتر کسی پیدا میشه اینقدر کم بنویسه و پر معنی!
من که تو تنهایی هام ... اینقدر ساکتم که گاهی دوست دارم فریاد بزنموای خوب گاهی هم میبافم
سلامجالب بودموفق باشید...
من از این همه تنیدن های راه و بیراه خسته ام...
اوهوم
سلامواقعا لذت بردم از وبتونمیدونین نوشته هاتون احساس دارهحس میکنم خودم نوشتمشونمرسی از این همه پستای زیباو ممنون که به منم سرزدینپاینده باشین
قشنگ بودفقط ادبیات اولش با آخرش فرق میکردتنها که میشی اونقدر زمین و زمانو ...
ردیف قافیه که نداشت. اما حقیقت که داشت!
سلام دوست عزیزکاریش نمیشه کرد زندگیمون شده همین خیالبافیا ..
دلم برای نوشته هاتون تنگ شده بود
مثل همیشه کوتاه و پر معنی
دل به دل راه داره
به نظر من تنهایی آدم رو بیچاره میکنه .
نوشته هاتون خیلی قشنگن. در نوع خودشون منحر به فردن.
راستش به اعتماد بنفستون حسودیم شد، کمتر کسی پیدا میشه اینقدر کم بنویسه و پر معنی!
من که تو تنهایی هام ... اینقدر ساکتم که گاهی دوست دارم فریاد بزنم
وای خوب گاهی هم میبافم
سلام
جالب بود
موفق باشید...
من از این همه تنیدن های راه و بیراه خسته ام...
اوهوم
سلام
واقعا لذت بردم از وبتون
میدونین نوشته هاتون احساس داره
حس میکنم خودم نوشتمشون
مرسی از این همه پستای زیبا
و ممنون که به منم سرزدین
پاینده باشین
قشنگ بود
فقط ادبیات اولش با آخرش فرق میکرد
تنها که میشی اونقدر زمین و زمانو ...
ردیف قافیه که نداشت. اما حقیقت که داشت!
سلام دوست عزیز
کاریش نمیشه کرد زندگیمون شده همین خیالبافیا ..