...

...

تا حالا فکر کردی که
چرا وقتی تنها می شیم ارزش با هم بودن رو می فهمیم ؟
چرا وقتی پول نداریم فکر خریدن گل از دخترک سر چهار راه می افتیم ؟
چرا وقتی یکی میمیره یاد مرگ می افتیم ؟
چرا وقتی پدر و مادر می شیم قدر اونها رو می فهمیم ؟
چرا وقتی مریض می شیم تازه یاد سلامتی می افتیم ؟
چرا وقتی زندانی می شیم یاد آزادی می افتیم ؟
چرا وقتی از هم دور می شیم قدر نزدیک بودن و می دونیم ؟
چرا وقتی فرصتی رو از دست میدیم قدر لحظه ها رو می دونیم ؟
چرا وقتی ... ؟

 

..........

Love me when i less deserves it, because it's then when i need it.
وقتی کمتر لایق عشق هستم ، به من عشق بورز ، چون من آن زمان محتاج ترم.

..........


اگر دوباره به زندگی را شروع کنم
     این‌بار
           بیشتر از همیشه عاشق می شوم
           بیشتر از قبل اشتباه می کنم
           بیشتر از قبل سفر می کنم
           بیشتر از قبل می خندم
           بیشتر از قبل گریه می کنم
           بیشتر از قبل همه را شاد می کنم
           بیشتر از قبل می رقصم
           بیشتر از قبل خدا را شکر می گویم
     و تنها
           کمتر از قبل کسی را می آزارم

نظرات 4 + ارسال نظر
یک زن دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:36 ق.ظ

اما حیف که هرگز نمیتونیم به اون بیشترا برسیم.

مسیح دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:44 ق.ظ http://www.masih22.blogfa.com

شروعی دوباره برای آغازی دوباره هیچ وقت فرا نمیرسد..!!!

شب نویس دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ب.ظ http://man-o-shab.blogsky.com

چقدر یاداوری این حرفا لازمه. روزی هزار بار...

کدی سه‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ق.ظ http://mancaddyhastam

بله
بله
بله
قدر نمی دانستم سلامتی را تا آن شب پر از کابوس فرا رسید.
و قدر ندانستم هرگز روزهای رفته را... و ندانستم آینده یعنی همین روزهایی که رفت و این که دهه ی بیستم زندگی کوتاه ترین دهه ی عمر است.
یاد من باشد کاری نکنم
که به قانون زمین بربخورد
یاد من باشد تنها هستم
ماه بالای سر تنهایی است...

babate nazare zibat mamnoonam

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد